مروری بر کلیدیترین بخشهای وصیتنامه شهید سردار سلیمانی
۳ توصیه بزرگترین استراتژیست منطقه
وصیتنامه شهید حاج قاسم سلیمانی در چهلم شهادت این بزرگوار منتشر شد. این وصیتنامه نسبتاً مفصل از جهات مختلف مهم و قابلتأمل است. در حالی که دشمن بهطور خاص و برخی در داخل نیز با اهداف سیاسی و جناحی سعی دارند شخصیت این قهرمان ملی را تحریف کنند، یکی از بهترین دریچهها برای شناخت سردار سلیمانی، خوانش و مرور وصیتنامه اوست. وصیتنامه در فرهنگ اسلامی-ایرانی جایگاه ویژهای دارد و در میان شهدا این جایگاه خاصتر و قابلتأملتر است.
پایگاه رهنما :
وصیتنامه شهید حاج قاسم سلیمانی در چهلم شهادت این بزرگوار منتشر شد. این وصیتنامه نسبتاً مفصل از جهات مختلف مهم و قابلتأمل است. در حالی که دشمن بهطور خاص و برخی در داخل نیز با اهداف سیاسی و جناحی سعی دارند شخصیت این قهرمان ملی را تحریف کنند، یکی از بهترین دریچهها برای شناخت سردار سلیمانی، خوانش و مرور وصیتنامه اوست. وصیتنامه در فرهنگ اسلامی-ایرانی جایگاه ویژهای دارد و در میان شهدا این جایگاه خاصتر و قابلتأملتر است.
وصیتنامه، چکیده شخصیت و دغدغههای هر شهید است و بهترین معرف اوست. اغلب شهدا بهنوعی مرگ آگاهی میرسند و از این جهت با افراد عادی تفاوت دارند. پس وقتی قلمبهدست گرفته و وصیت مینویسند، میدانند که در حال پیمودن چه راهی هستند و پس از عروجشان از چه جایگاه و منزلتی با دیگران سخن میگویند. در این نوشتار بهطور مختصر به مهمترین بندهای این وصیتنامه الهی میپردازیم.
خیمه ولایت
مرور وصیتنامه سردار سلیمانی نشان میدهد از منظر وی ولایت فقیه اصل و اساس جامعه است. خیر و سعادت دنیایی و اخروی درگرو پشتیبانی از، ولی فقیه و تبعیت از اوست؛ «برادران و خواهرانم! جهان اسلام پیوسته نیازمند رهبری است؛ رهبری متصل و منصوب شرعی و فقهی به معصوم. خوب میدانید منزّهترین عالِم دین که جهان را تکان داد و اسلام را احیا کرد، یعنی خمینی بزرگ و پاک ما، ولایت فقیه را تنها نسخه نجاتبخش این امت قرار داد؛ لذا چه شما که به عنوان شیعه به آن اعتقاد دینی دارید و چه شما که به عنوان سنّی اعتقاد عقلی دارید، بدانید [باید]به دور از هرگونه اختلاف، برای نجات اسلام خیمه ولایت را رها نکنید.»
شهید سلیمانی مصونیت و حفاظت از مقدسات اسلامی و شیعی را هم در حفاظت از خیمه ولایت میداند؛ «خیمه، خیمهی رسول الله است. اساس دشمنی جهان با جمهوری اسلامی، آتش زدن و ویران کردن این خیمه است. دور آن بچرخید. والله والله والله این خیمه اگر آسیب دید، بیت الله الحرام و مدینه حرم رسول الله و نجف، کربلا، کاظمین، سامرا و مشهد باقی نمیماند؛ قرآن آسیب میبیند.»
سردار سلیمانی در بخش دیگری خطاب به همشهریان خود مینویسد؛ «دوست دارم کرمانهمیشه و تا آخر با ولایت بماند. این ولایت، ولایت علی بن ابیطالب است و خیمه او خیمه حسین فاطمه است. دور آن بگردید.»
۵ توصیه برای سیاسیون
سردار سلیمانی اهل سیاست و بصیرت بود، اما سیاسی باز و اهل این جناح و آن جناح نبود. سیاست برای او فراتر از چپ و راست بود و آن را در سپهر کلان انقلاب و جمهوری اسلامی میدید. او به صورت جدی کشمکشهای سیاسی که به کشور و انقلاب آسیب میزد را مردود میدانست. همچنین برخلاف آنچه برخی میخواهند القا کنند، در سیاست خنثی و بینظر نبود. نظر او تقویت و حمایت از ولایت و انقلاب و عظمت کشور و ملت بود.
سردار سلیمانی در بخشی از وصیتنامه خود خطاب به سیاسیون کشور چند توصیه کلیدی دارد و مینویسد؛ «نکتهای کوتاه خطاب به سیاسیون کشور دارم: چه آنهایی [که]اصلاح طلب خود را مینامند و چه آنهایی که اصولگرا. آنچه پیوسته در رنج بودم اینکه عموماً ما در دو مقطع، خدا و قرآن و ارزشها را فراموش میکنیم، بلکه فدا میکنیم.
عزیزان، هر رقابتی با هم میکنید و هر جدلی با هم دارید، اما اگر عمل شما و کلام شما یا مناظرههایتان به نحوی تضعیفکننده دین و انقلاب بود، بدانید شما مغضوب نبی مکرم اسلام و شهدای این راه هستید؛ مرزها را تفکیک کنید. اگر میخواهید با هم باشید، شرط با هم بودن، توافق و بیان صریح حول اصول است. اصول، مطول و مفصّل نیست. اصول عبارت از چند اصل مهم است:
۱- اول آنها، اعتقاد عملی به ولایت فقیه است؛ یعنی این که نصیحت او را بشنوید، باجان و دل به توصیه و تذکرات او به عنوان طبیب حقیقی شرعی و علمی، عمل کنید. کسی که در جمهوری اسلامی میخواهد مسئولیتی را احراز کند، شرط اساسی آن [این است که]اعتقاد حقیقی و عمل به ولایت فقیه داشته باشد.
من نه میگویم ولایت تنوری و نه میگویم ولایت قانونی؛ هیچیک از این دو، مشکل وحدت را حل نمیکند؛ ولایت قانونی، خاص عامه مردم اعم از مسلم و غیر مسلمان است، اما ولایت عملی مخصوص مسئولین است که میخواهند بار مهم کشور را بر دوش بگیرند، آنهم کشور اسلامی با این همه شهید؛
۲- اعتقاد حقیقی به جمهوری اسلامی و آنچه مبنای آن بوده است؛ از اخلاق و ارزشها تا مسئولیتها؛ چه مسئولیت در قبال ملت و چه در قبال اسلام؛
۳- بهکارگیری افراد پاک دست و معتقد و خدمتگزار به ملّت، نه افرادی که حتی اگر به میز یک دهستان هم برسند خاطرهی خانهای سابق را تداعی میکنند؛
۴- مقابله با فساد و دوری از فساد و تجملات را شیوه خود قرار دهند؛
۵- در دوره حکومت و حاکمیت خود در هر مسئولیتی، احترام به مردم و خدمت به آنان را عبادت بداند و خود خدمتگزار واقعی، توسعه گر ارزشها باشد، نه با توجیهات واهی، ارزشها را بایکوت کند.»
دعوت به اتحاد و همدلی
یک اصل مهم دیگر در وصیت سردار سلیمانی نگرانی ایشان درباره تفرقه در میان ملت و لزوم توجه به اصل اتحاد است. او یک استراتژیست بزرگ بود و مسائل را از نمای بالا و در پهنهای وسیع میدید. از چنین زاویه و دیدی، اختلافات و تفاوت سلیقهها قابلگذشت هستند و نباید در آنها متوقف ماند. او در منطقه اثرات شوم اختلاف و تفرقه را دیده بود و از همین روست که مینویسد؛ «مذمت دشمنان و شماتت آنها و فشار آنها، شما را دچار تفرقه نکند. بدانید که میدانید مهمترین هنر خمینی عزیز این بود که اوّل اسلام را به پشتوانه ایران آورد و سپس ایران را در خدمت اسلام قرار داد. اگر اسلام نبود و اگر روح اسلامی بر این ملت حاکم نبود، صدام، چون گرگ درندهای این کشور را میدرید؛ آمریکا، چون سگ هاری همین عمل را میکرد، اما هنر امام این بود که اسلام را به پشتوانه آورد؛ عاشورا و محرّم، صفر و فاطمیه را به پشتوانه این ملت آورد. انقلابهایی در انقلاب ایجاد کرد. به این دلیل در هر دوره هزاران فداکار جان خود را سپر شما و ملت ایران و خاک ایران و اسلام نموده اند و بزرگترین قدرتهای مادی را ذلیل خود نموده اند. عزیزانم، در اصول اختلاف نکنید.»
میلیونها تن در سراسر کشور در تشییع پیکر مطهر این شهید شرکت کردند و چند برابر آن در شهرهای مختلف برای او عزاداری کرده و برایش عزادار و سیاهپوش شدند. این بخش شور ابراز ارادت به سردار سلیمانی بود. شور را باید با شعور تکمیل کرد. برای تکمیل این شور انقلابی و ملی، باید درسهای مکتب شهید سلیمانی را سرلوحه خود قرار داد. مکتبی که اصول آن در وصیتنامه ارزشمند این شهید متجلی است.
ارسال نظرات